سلام کارن عزیزم.تو امسال بهار وارد ۱۵
سالگیت شدی و خیلی چیزهای خوب در موردت میبینم که واقعا کیف میکنم.ما یه سری جلسه داریم به اسم "پای به راه "که توی اون صحبت های روانشناسی می کنیم در واقع پادکست خوانی داریم.چیزی که توی این پنج سال گذشته که اومدیم لاهیجان هر بار که میرفتیم تهران و پادکست ها را گوش میکردیم درومد. از پادکست پرچم سفید تا مجتبی شکوری و چنل بی و... همیشه با هم شنیده بودیم ولی هیچ وقت نشده بود که در موردش صحبت بکنیم خیلی خوشحالم که تو به این جلسات می آیی و اظهار نظر می کنی و اظهار نظر هات خیلی منطقی و اصولی به غیر از اون میبینم که توی کلاس زبان خیلی خوب هستی و خیلی خوشحالم که روزهایی که بسیار افسرده بودم توی خونمون توی بیمه در تهران و به زور خودمو می کشیدم بیرون که بتونم تورو به کلاس ببرم، کلاس زبان یا موسیقی، با وجود اینکه به هر حال مستمر نشد چه رفتن به کلاس هرمس، چه رفتنت به کلاس های زبان کیش که هر دوش برای خود من خیلی سخت بود ولی از وقتی اومدیم لاهیجان کلاس زبان باران خیلی بهت نشست.دیگه ولش نکردی و یه روز معلم ریاضیت خانم صدر ممتاز به من گفت حالا که کارن اینقدر استعداد زبان خوندن داره چرا نمیزاری چند تا زبان یاد بگیره؟ من به بابا پیشنهاد دادم که خیلی خوبه که بتونیم برای فرانسه اقدام کنیم و البته که بابا خیلی استقبال کرد و سریع پیگیری کرد.من همیشه فکر میکردم که از اون زمانی که به فکرم رسید به زمانی که تو بری و ثبت نام کنیم یک سال طول میکشه اما بابا خیلی سریعتر ثبت نام کرد و پیگیر کارات شد. که حتی امسال تابستون دوست داشتنی کار کنی و پول در بیاری. اولین متنی که خودت به کمک بابا ترجمه کردی از دوستش گرفت و یه مقاله سنگین، برای یه دانشجوی دکتری جنگل بود پر از اصطل ما و کارن ...
ما را در سایت ما و کارن دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5mavamochola بازدید : 34 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 4:21